بیوفیدبک برای برای افرادی که از علائم جسمانی نظیر تپش قلب، تعریق، تنگی نفس و .. رنج می برند مفید است. بیوفیدبک باعث کاهش فشار خون بالا می شود. همچنین در افراد دارای دردهای عضلانی، سر درد تنشی و میگرن  مکن است مفید باشد.

• غیر تهاجمی است.
• هیچ عوارضی ندارد.
• می تواند آگاهی فرد را از علایم بدنی افزایش دهد و کمک به کنترل ناتوماتیک اضطراب بدنی گردد.

مانند هر یادگیری دیگر، پیشرفت در بیوفیدبک نیز مستلزم انجام تمرینات مکرر و دقیق می باشد. انجام تمرین در منزل و تکمیل دفترچه بیوفیدبک می تواند بسیار کمک کننده باشد.

نشان داده شده است که rTMS باعث ایجاد تغییراتی در فعالیت های نورونی در مناطق مغز می شود که در مناطقی که مرتبط با تنظیم اضطراب و وسواس هستند مانند قشر پیشانی و حرکتی، موثر است. هر پالس مغناطیسی از طریق جمجمه و مغز عبور می کند، این موجب ایجاد فعالیت خفیفی در سلول های مغزی که زیر کویل هستند، می شود.

زمانیکه داروها در بهبود درمان موفق نمی شوند، در این موارد، ممکن است rTMS به عنوان درمان جایگزین همراه با دارو و روان درمانی استفاده شود. برای بیمارانی که که موفق به دریافت پاسخ کافی از داروها نیستند و یا کسانی که قادر به تحمل دارو نیست، ممکن است درمان rTMS را در نظر گرفته شود.

درمان rTMS شامل یک سری جلسات درمان می شود. جلسات درمان با توجه به استفاده از کویل TMS و تعداد پالس هایی که وارد می شود متفاوت است، اما معمولا ۳۰ دقیقه طول می کشد. معمولا بیماران هفته ای ۳ جلسه rTMS دریافت می کنند. یک دوره معمول rTMS 4 هفته طول می کشد. با این حال، این می تواند بسته به پاسخ فرد به درمان متفاوت باشد.

بر خلافECT ،rTMS  نیازی به آرامبخش یا بیهوشی عمومی ندارد، بنابراین بیماران در طول درمان به طور کامل بیدار و آگاه هستند. بنابراین بیماران می توانند بعد از درمان، به خانه بروند و به فعالیت های معمول خود بازگردند.

نه، دو روش بسیار متفاوت هستند. در حالی که هر دو در درمان موثر هستند، تفاوت های زیادی در ایمنی و تحمل وجود دارد. در طی rTMS درمان، بیماران در صندلی نشسته و بیدار و هشیار هستند و هیچ داروی بی هوشی استفاده نمی شود. بیماران می توانند خودشان بیایند و به تنهایی به منزل برگردند. علی رغم الکتروشوک، rTMS هیچ تاثیر منفی ای بر حافظه نمی گذارد. در مقابل،  درمان الکتروشوک  (ECT)، عمدا باعث تشنج می شود. بیماران دریافت کننده ECT بایستی با بیهوشی عمومی بی هوش شوند. بازیابی از جلسه درمان ECT به آرامی اتفاق می افتد و بیماران معمولا به مدت چند دقیقه یا چند ساعت پس از درمان تحت نظارت قرار می گیرند. گیجی کوتاه مدت و از دست دادن حافظه در ECT رایج است و اختلالات طولانی مدت در حافظه نشان داده شده است و ممکن است در برخی افراد به طور نامحدود ادامه یابد. به علت عوارض جانبی مرتبط با ECT، افراد نیازمند میزان قابل توجهی مراقبت هستند.

در دهه گذشته، تشخیص اختلالات اضطرابی و درمان آن ها به طور چشمگيري بهبود يافته است. دیگر نیازی به رنجش از اختلالات اضطرابی وجود ندارد. هنگامی که به طور موفقیت آمیز درمان می شوند، شما باید بتوانید از زندگی بدون عوارض منفی اضطراب لذت ببرید.

در کلینیک اضطراب آتیه، درمان های جامع و کاملی اعم از درمان های غیر تکنولوژیک نظیر انواع رویکردهای روان درمانی و دارودرمانی و درمان های تکنولوژیک نظیر بیوفیدبک، نوروفیدبک،tdcs  و TMS وجود دارد؛ که با توجه به شرایط فرد و شدت اختلال مورد استفاده قرار می گیرد. برای کسب اطلاعات بیشتر در خصوص درمان ها، می توانید به بخش خدمات در سایت کلینیک اضطراب مراجعه بفرمایید.

درمان موفقیت آمیز اختلالات اضطرابی عموما کوتاه مدت است و معمولا ۳ تا ۶ ماه طول می کشد. در برخی موارد علائم ممکن است در عرض چند هفته بهبود یابد و در برخی موارد، درمان ممکن است یک سال یا بیشتر ادامه یابد.

پس از دو جلسه اول، شما باید کمی آرامتر و امیدوار باشید. شما باید احساس کنید که درمانگر شما درک اولیه ای از شما دارد و طرحی برای درمان شما ارائه می کند.

این درمان مختص بیمارانی است که دارای وسواس شدید و یا درمان نشده هستند. طول دوره درمان در حدود ده روز است و نیاز است فرد در طول روز چندین خدمت اعم از تحریک مغزی، ERP، رواندرمانی، درمان خانوادگی را بصورت سر پایی در بخش روزانه کلینیک دریافت نمایند.

نه. وسواس خود را در شیوه های مختلفی نشان می دهد و افراد معمولا از ترکیبی از علائم رنج می برند. اکثر افراد مبتلا به وسواس همچنین با فعالیت های روزمره، از قبیل خستگی، کمال گری، عصبانیت، بی حالی، دلسردی و مشکلات خانوادگی مشکلاتی شایع دارند.

این به میزان زیادی بستگی دارد به اینکه که آن علائم یا رفتارها با تفکر، استدلال و یا عملکرد زندگی تان تداخل داشته و عملکردتان را مختل کرده است. اگر احساس می کنید که یکی از این نشانه ها را دارید، به روانپزشک مراجعه کنید و علائم خود را بررسی کنید.

تقریبا ۶۰ تا ۹۰۰٪ مبتلایان به وسواس نیز در بعضی از مراحل زندگی خود حداقل یک بار افسردگی را تجربه کرده اند. بعضی از افراد فکر می کنند که وسواس باعث افسردگی می شود؛ در حالی که برخی دیگر معتقدند که وسواس و افسردگی به سادگی به هم وابسته هستند. برخی از افراد مبتلا به وسواس همچنین از اختلال دوقطبی نیز رنج می برند.